از ناامیدی روی تخت دراز کشیده بودم و به زندگیم فکر میکردم که در حال تلانباشت حوادث تلخ فراموش نشدنی و فسیل کردنم بود. پوچگرایی، درگیری ذهنی و فکری که همه جا سرک میکشید، آرامشم را گرفته بود. از بیخوابی یکی از کتابهای ناخوانده را از قفسه برداشتم. کتاب را که باز کردم داشت از […]