طبق معمول ساعت 7 از خواب بیدار شد. البته بیدار که نه؛ ساعت را روی 7 تنظیم کرده بود و تا ساعت 8 در رختخواب غلت میزد و به آرزوها و اهدافش فکر میکرد. به این فکر میکرد که امروز را چه کار کند؛ اصلا چرا باید کار کند؟ چرا باید در این کشور کار کند؟ با تمام توان بر افکار منفی که در ذهنش بود غلبه کرد و آنها را با فکرهای مثبت جایگزین کرد.