یادم میاد سی سال پیش ، وقتی شش سال داشتم بازی ما همه اش تو کوچه خلاصه می شد و من تو کوچه مون ریاست می کردم یعنی اگه من میومدم تو کوچه همه میومدند اگه نه ، کوچه ساکت و بی صدا بود. یک روز آخرهای فصل گرم مرداد، با خودم فکر کردم چرا […]
یادم میاد سی سال پیش ، وقتی شش سال داشتم بازی ما همه اش تو کوچه خلاصه می شد و من تو کوچه مون ریاست می کردم یعنی اگه من میومدم تو کوچه همه میومدند اگه نه ، کوچه ساکت و بی صدا بود. یک روز آخرهای فصل گرم مرداد، با خودم فکر کردم چرا […]